ضرورت تاریخی ایجاد حزب واحد
انجینر محمود صافی انجینر محمود صافی

افغانستان عزیز کشور اشغال شده ، که ازان تقریبآ 9 سال سپری میگردد . ومردم بیچاره ان گروگان گرفته شده غریب ترین کشور جهان سوم است . ازلحاظ اقتصادی مصرف کننده کالای مصرفی وما احتیاج به ممالک همسایه وبیگانه است ،ومیدان رقابت ابر قدرت های جهان است ومی باشد. با کشتار دسته جمعی مردم بیگناه ،وبیچاره ما ،این جنگ جویان وناقضین معالوم الحال حقوق بشر بعدآ به یک عفوه از ریس جمهور خود گماشته کشور خلاصه میکنند .عجیب است برای دولت کرزی « خود کرده را نی درد است ونی درمان» این است حال واحوال کشور!

جنگ که هیچ روشنی صلح ان دیده نمی شود.بل اخره در سترا تیژی عقبی پرده ان به سرنوشت نامعلوم کشور عزیزافغانستان تمام نشود؟ این است صفحه جدید تاریخ که درکشور چه میگذرد وچه وضیعت اوپراتیفی حکم فرما است.

وما روشنفکران درخارج از کشور مصروف یک جنگ سرد بی هوده در صفحات انترنیتی می باشیم. به اصطلاح مردم( تاکه میخوانی همرایت میخواند)در حقیقت ماندن والایت نیست.صدا دشمن را از حنجره شان بلند میشود.اصلآ حاصل وثمره ان به نفع دشمن است .ودیگر اعضای حزب که حق مسلم شان است  به اظهار عقیده تحدید وتخریب می نمایند بعضآ بنام وکلای مدافع خود گماشته وغیره وغیره می نامند . وخویشتن را گویا قهرمان معرکه وعقل کل وناف زمین فکر کرده .درحقیقت خود شان محکوم تاریخ ورسوا عالم اند.نمی فهمیم که سواد وسویه را هم دارا است ورنه از کدام چینل دشمن تمویل وکاپی میزنند ، باکدام وجدان در تخریب دیگران خویشتن را شخصیت فکر کرده ، به شیوه شیطانی درراه غلط به پیش می رود .بعضی ها میگویند ما حال اندیشه مصالحه را درک کردیم شما باید درهمان اغاز انرا درک میکردید .چارزانو زدن بعد ازوقت سودی ندارد .خلاصه یاوه سرای ،درواغ وجعلیات گفتن بی مفهوم اصلآ حاصل وثمره ان به نفع دشمن است .در اروپا اگر مها جرت نموده ایم و مجال تنفس ازاد زندگی ،مطابق قوانین منشور ملل متحد هم از برکت عضویت حزب بوده ودر مقابل وطن ابائ واجدادی مایان ، وسرمایه مادی ومعنوی خویش را برای ابد از دست دادیم .ونظر به اینده های ان در این جا ه مارا به انحلال هستی مادی ومعنوی خویش تحدید می نمایند وبه طور مثال کنده نمکی که در اب اهسته اهسته منحل میشود .کلتور ، فرهنگ،زبان ما به باد فنا خواهند رفت اگر با دقت ایندهای دور خویش را قیمت گذاری کنیم چنین است هویت ما وسرنوشت ما .

 ویا اگر به صفات تاریخ مراجعه کنیم  سلسله   پادشاهان غوریان وسوریان افغانی که دروقت امپراطوری های خویش درهند مسکن گزین شده چنین نسل بعدی را به ارمغان اورده در کرکتر وسریشت افغانی است ولی زبان ،کلتور ،وفرهنگ افغانی را نمی فهمند به زبان های هندی وانگریزی صحبت مینمایند .این است آئینه زندگی مایان !               2 : به هرحال دراین جاه یک مقوله سید جمال الدین افغانی قابل یاد اوری است که موصوف گفته بود .  

"افغان ها دربی اتفاقی اتفاق نموده اند."

            درست گفته این بی اتفاقی ما ورفقا در کشور در طول زندگی سیاسی در مجموع تجربه نموده ایم

 .بطور مثال رهبری ارشد. حزبی ما درظاهر باهم رفیق ودوست ،ودر باطن با هم دشمن ومخالف حتی ازهر گونه کودتا بازی ،توطیه بازی ،دسیسه بازی ،وجعلیات ساختن علیه یک دیگر وهم بم های نیپال هم یک بالای دیگر انداختن ،این بود اتفاق رفیقانه ومتحد بودن که همه ما تجربه کردیم .درحقیقت واقیعت گفتن تلخ است .متحد بودن حزب ما ورهبری ما وسرانجام ! باختن میهن عزیز ما ،خانه وکاشانه مایان ، یک لحظه به عقب نگاه کردن خویشتن را درجریان حوادث درپله ترازو انداختن ،واشتباهات جبران نا پذیر را محاسبه کردن که درنتیجه به سرنوشت حزب ،مردم ،ملت خاتمه پیدا کرد  

3 : صفوف رزمنده  حزب درراه دفاع از انقلاب واستحکام حاکمیت ملی طوریکه تعهد سپرده بود به تعهد خویش وفادار ماندن ،تپه ها ازشهدا انقلاب درتمامی ولایت پر است .تا هنوز که جواب گو بازماندگان ان است .انها زندگی شیرین خویش را که برای انسان ها یک مرتبه میسر است قربانی دساتیر حزبی به خاطر رفاه وخوش بختی مردم نموده اند .به خیالم این همه خواب وخیال بود واین همه به باد فنا رفت بگزار به وجدان پاک خویش محاسبه کنیم چه مکتب وفادار تربیتی واخلاقی ،چه خانواده بزرگ حزبی ،وچه اعضای پاک وپاک دل ،وچه سپاهیان وفادار ،وفدایان حزبی را تنها رها نمودیم .                                                                                                                                             حوادث وجریانات چنین سیر وتکامل نمود که درظاهر امر ایجاد دولت مستعمره نام نهاد اسلامی ،شورای نام نهاد جهادی اسلامی ،ویا دولت سیاه وتاریک بنیاد گرای اسلامی عقب گرا ه ،این عناصر غارت گر وعقبگرا ه باید در قطار جرایم   جنایات جنگی محکمه می شدن درعوض 8 ثوررا تجلیل میگرند "چه دلاور است دزدی که به کف چراغ دارد"       امریکا درمجموع غرب با جبهه 43 کشور جهان در عقب ارکستر موسیقی را رهبری میکنند .انها به مردم ما کدام دست اوردی ندارند .به جز دولت فاسد ،تجار مواد مخدره ،مافیای سرطانی فساد ،وسارقین اموال دولتی که درحال رشد ونمواست بجا گذاشتن . درعقب پرده ستراتیژی جدید غرب وامریکا نا خواسته به سرنوشت کشور ومردم ما تمام نشود .که هویت پر افتخار خویش وتاریخ کهن سال کشور خویش را برای ابد رقم یوگوسلاویا < مارشال تیتو > از دست ندهیم؟ سوال های که ما روشنفکران باید در محاسبه ان بل اخره هوشیار وهو شیار تر با شیم " یابه یو کیږو که نه ورک ګیږو" باوصف ان صفحه جدید تاریخ کشور با مشکلات تمام عیار واماده دربرابر اعضای حزب سابق وظایف ومسولیت های ما را سنگین تر ساخته است . که از کوچکترین قدم به جلو وپیش باید اعظمی استفاده کرد وجایگاه خویش رادرجامعه تسبیت نمود. 

4 :ایجاد حزب واحد خواست زمان وتاریخ ما است .ما اعضای اروپای حزب واحد صرف کمک کننده اعضای حزب که در کشور مبارزه میکنند وزنده فعال اند می باشیم .باید علاوه نمود که حزب یک اورگان زنده است مطا بق نیاز زمان به پیش می رود انهایکه از کاروان تکامل جامعه به عقب می ماند ،ونا اگاهانه بیدون محاسبه به نفع دشمن فعال اند وکار میکننددرپیش گاه جامعه ومردم محکوم خواهند شد .

رشد تکامل زمان هیچ قدرت به عقب زده نمی تواند وبه سرعت به پیش می رود .به گفته مردم هنوز که هنوز است <زمین هم درجای خود به جا است واسمان هم پائین نشده > صرف حزب واحد خانواده بزرگ مایان در شرف ساختن است . هستند افراد واشخاص محدود وانگشت شمار که از خبر ایجاد حزب واحد درحراس اند درصفحات انترنیتی دیوانه وار تبلیغات زهراگین رابه راه انداخته ،ومریضان که از لحاظ روانی قابل تداوی هستند .نزدیک است که دسته جمعی بیچاره ها سکته قلبی نمایند .ولی سوال این جااست انهایکه درسوئ تبلیغات علیه حزب واحد باتاءسف خویش را مواجه ساخته ، چرا از حوادث ،وجریانات کشور ،ازکشتار مردم ،عقب مانی جامعه واز زندگی بخور نمیر مردم خویش را اگاه نمی سازد وباید بخاطر رفاه مردم ستمدیده راه مبارزه را استقامت نمی دهند .جواب واضح معلوم است یا اینکه اگاهی ندارند ویا ازطرف منابع بیگانه غیر محسوس تمویل وتحریک میگردد .افغانها وروشنفکران وعناصر اگاه حزبی ورسالت مند بصورت کل هیچ وقت شکار دسایس ،وتوطیه ها ،علیه یک دیگر نخواهند شد .ما به تحمل پذیری همه اعضای سابق حزب خویش رفقای روزهای دشوار تلقی میکنیم .با وصف اشتباهات خورد وکلان گذشته حزب ما وتجارب گذشته در اینده برای ما اعضای حزب اموزنده خواهند بود .گذشته رابا محاسبه به تاریخ حزب میسپاریم .

می ایم بر سر موضوع اینده وپر مسوولیت، را دریک زمان طولانی اینده درجامعه افغانی با یک اپوزیسیون قوی ونیرومند جایگاه خویش رادر جامعه تسبیت نمایم .تا جامعه افغانی ازلحاظ مادی ومعنوی رشد وتکامل نمایند .ونسل های جوان اینده کشور مشعل مبارزه را بدست داشته باشند .تا درزیر روشنی ان به پیش روند وبرای نسل اینده گان نوید خوبی باشند درغیران مثل اب بیدون حرکت گندیده شده وازبین میرویم ودر خاتمه زندگی طولانی است ومبارزه هم مطا بق نیاز زمان به پیش می رود.وسلام .


May 1st, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات